220
وقـتی ناراحت از پا میندازتت . . وقتی امیدے نداری و توی غبارے از خاطره ها زندگــے میکنی . .
وقتی شب ها تا صبح بیداری و به روزهای گذشته فکر میکنے . . وقتی با تمام احساس شب رو در آغوش میگیری . .
وقتی تویی و تنهاییت، تاریکے و صدای شـادمهر! صدایی که تمام لحظه های گذشته رو به تصویر میکشه . .
وقتی خسته اے . . وقتی نمیتونے غم و غصه رو روی کولت بکشے . .
نمیدونم میفهمی منو یا نه . .
وقتی داری مثل کتآب های قدیمے توی کتابخونه خاک میخورے!
خاک میخوری و خاک ...!
+ من از تبار غربتم، از آرزوهای محال . .
+ بیاین این وبم رو هم فیلتر کنین راحت شین

♥ دلگرفت های دخترکِ دل نازکِ قصه ها . .