★ خرسـ خوشلمـ ★
آره .. این همونیه که قرار بود بدم به تو ... ![]()

يادته يه روز بهم گفتے هر وقت خواستے گريه کنے برو زير بارون که نکنه نامردے اشکاتو ببينه ![]()
و بهت بخنده ...گفتم اگه بارون نيامد چي؟ ![]()
گفتے اگه چشماے تو بباره آسمون گريش ميگيره ...![]()
گفتم :يه خواهش دارم وقتے اسمون چشمام خواست بباره تنهام نذار - گفتي به چشم ...![]()
حالا من دارم گريه مےکنم و آسمون نمےباره ........![]()
تو هم اون دور دورا ايستادے به من مي خندے .![]()
+ نوشته شده در شنبه چهاردهم خرداد ۱۳۹۰ ساعت 15 توسط مریـَـم
|

♥ دلگرفت های دخترکِ دل نازکِ قصه ها . .